دوره 21 دبیرستان امام صادق
لطفا ثبت نام کنید. در صورت عضو بودن، وارد شوید
دوره 21 دبیرستان امام صادق
لطفا ثبت نام کنید. در صورت عضو بودن، وارد شوید
دوره 21 دبیرستان امام صادق
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

دوره 21 دبیرستان امام صادق

دوره 21 دبيرستان امام صادق
 
HomeGalleryLatest imagesSearchRegisterLog in

 

 شاهکار بی ادبی (داستان یک)

Go down 
+4
Mystery
mansoor
ali agha gole bagha
s.mirebrahimi
8 posters
AuthorMessage
s.mirebrahimi
كاربر فعال
كاربر فعال
s.mirebrahimi


Posts : 161
تشکر : 12
Join date : 2009-10-15
Location : solar system

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeFri Sep 03, 2010 10:48 pm

داستان از اینجا شروع شد که : ....

میرابراهیمی که جو گرفته بودتش و چند روزی بود که رفته بود تو نخ این تاپیک شاهکار ادبی با ذوق و شوق داشت داستان رو جلو می برد علی آقا گل باغا بدون اینکه ذره ای به این شاهکار میراب توجه کنه که چقدر فکر کرده بود و داستان رو به اینجا رسونده بود گفت برادرا خدا قوت.بريم سراغ داستان بعدي. و داستان جدیدش رو شروع کرد؛ میراب که بهش خیلی بر خورده بود گفت : داستان قبلی تموم نشده ها ! اما باز هم به او توجه نشد و علی آقا و هادی مداح شروع کردن به ادامه دادن داستان ......
میراب هم که چاره ای جز همزیستی مسالمت آمیز نمیدید، همراه با بقیه به داستان ادامه داد اما او هنوز داستان قبلی خودش را ول نمی کرد و می گفت پس داستان قبلی چی میشه که ناگهان زورو وارد شد، اون که بود ؟؟؟؟؟ منصور ! او که هر لحظه منتظر بود تا رابطه اش را با میراب دوباره برقرار کند (بخاطر دعوایی که تو پست alt_shift باهاش کرده بود) گفت: داستان رو به گند کشیدین ، مگه این میرابراهیمی حرف بدی میزنه علی آقا که نمیتونست اشتباهش رو قبول کنه گفت : مير اب ديگه تكرار نشه.حاج منصور تو هم دخالت نكن چون به تو هم ربطي نداره. منصور که تا یکی رو تا خرخره توجیح نکنه ول کن نیست، پس شروع کرد به توضیح دادن به علی آقا : به من ربط داره چون دارید تو تاپیکی که برا داستانه شر و ور میگید، میتونید برید تو چت باکس اونجا با هم چنگ و دعوا کنید (بعد یه تیکه ی انگلیسی هم انداخت) منصور حرف درستی میزد اما نمیدونست که حدودا 6 ماهه که چت باکس رو از تو فروم برداشتن که ناگهان سر و کله یه اسپم دیگه پیدا شد ، اون زال بیگی بود و گفت حق با پیریه ،، منصور حتی دست از سر زال بیگی هم بر نداشت و شروع کرد تا او را هم توجیح کند، منصور دوباره حرف از دوستی و مهربانی و از این جور حرفا زد و شروع کرد از میراب دفاع کردن، در صورتی که باید از خودش دفاع می کرد ،، و گفت : من میگم با هم دوست باشیم و دست از سر هم میراب بردارین علی آقا که شرایط خودش رو بحرانی می دید و میخواست که ضایع نشه، دم از دوستی با میراب زد و چنان وانمود کرد که انگار چندین ساله که با میراب دوسته و گفت : من با میراب شوخی می کنم چون دوست صمیمیشم و گفت هر چی من یا دوستانم می نویسیم به تو هیچ ربطی نداره و میتونی نخونیش
.......................

ادامه دارد .....................


این تاپیک رو زدم تا اگه کسی با کسی دعوا داره به تاپیک گند نکشه و همینجا بیان مثل دو تا مرد مشکلاتشونو بر طرف کنن تا شاید یک شاهکاری از توش در بیاد، به نظر من این تاپیک قشنگ تر از تاپیک شاهکار ادبی میشه البته اگه آقای پیری و منصور همکاری کنن!

با تشکر، شورای عالی حل اختلاف فروم دانش آموزان دوره 21 دبیرستان امام صادق (ع)
Back to top Go down
ali agha gole bagha
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
ali agha gole bagha


Posts : 82
تشکر : 0
Join date : 2010-04-24
Location : bashgah

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeSat Sep 04, 2010 6:15 pm

آفرين افرين. hand hand hand hand hand hand hand
Back to top Go down
ali agha gole bagha
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
ali agha gole bagha


Posts : 82
تشکر : 0
Join date : 2010-04-24
Location : bashgah

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeSat Sep 04, 2010 6:18 pm

فقط يه نكته : داستان رو تحريف نكن: حرفاي منم رو همه رو مو مو به مو بگو.جاي منم حس نگير . خدتم صميمي نكن . آفرين hand hand hand hand hand hand
Back to top Go down
mansoor
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
mansoor


Posts : 138
تشکر : 6
Join date : 2010-03-04
Age : 30
Location : har ja ke to begi!!!!!!!!!!!!!!!

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: [b][size=18]داستان ازروایتی دیگر[/size][/b]   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeSun Sep 05, 2010 4:44 am

1)من به اندازه ای دوست و رفیق دارم که به دوستی و رابطه با میر ابراهیمی احتیاجی نداشته باشم!( آقای میرابراهیمی من به خود شما رو در رو نگفتم که باهات دشمنی و یا هرگونه مشکل دیگه ای ندارم؟)تنها دلیلی هم که باعث بوجود آمدن اون جو در تاپیک alt +shift شد این بود که من تحمل ندارم کسی بخواد پر رو بازی در بیاره و هرچی که دلش خواست رو به زبون بیاره!(توهین تلقی نمیشه که انشا الله!)
۲)در مورد chat box حق با شماست من اون موقع اصلآ حواسم به این نبود که دیگه chat box نداریم!
۳)اما در مورد دوستی و رفاقت..............مگه ندیدید که پارسال بخاطر بعضی مسائل(از جمله سیاسی)چه فاصله ای بین بچه های پایتون افتاد؟(من در سالهای پیش نبودم ولی به کرات از پایه ای صمیمی به نام ۲۱ شنیدم که الان دیگه وجود نداره!آخه چرا؟)
۴)از پیری هم عذر خواهی میکنم!چراش رو نمیدونم ولی اینطور به نظر میاد که باید این کار رو بکنم!


در آخر هم من یه داستان کوتاه میگم!

اذان رو گفته بودن و بچه هم هم سر نماز پشت سر سید سجاد جلالی بودن!نماز مغرب بود!تموم شد و بچه ها دعایی خوندن!دو دشمن دیرینه به نامهای منصور(در صف دوم نماز)و میرابراهیمی(در صف سوم نماز)در فاصله یک قدمی از هم نشسته بودن!
ناگهان منصور سرش رو برگردوند و دشمنش رو دید ولی به جای اینکه با اون مثل باقی دشمن هاش برخورد کنه بهش گفت:حیف که الان تو یه جورایی مهمون ما حساب میشی!(در صورتی که اصلآ همچین برداشتی از اون مجلس نمیشد کرد!و اونها هم این رو میدونستن)نماز بعدی رو هم خوندن و بچه ها از جمله میربراهومی نشستن سر سفره!منصور شروع کرد به چای پخش کردن تا اینکه رسید به میرابراهیمی!با یک حالت اکراه مانند رفت جلو و گفت به تو چای نمیدم(که البته جدی نبود) و چند سانتی متری اومد عقب!ولی به اون هم مثل بقیه چای تعارف کرد!اون هم مثل بقیه برداشت!
تا اینکه زمان کوتاهی گذشت و بچه ها آماده شدن تا سوار مینی بوسی بشن که برای بردن بچه ها به مجلس حاج آقا تهرانی تهیه شده بود!منصور به ماشین آقا سلطان نگاهی انداخت و دید که آقای میرابراهیمی داخل ماشین نشسته!!!
طرف ماشین رفت اما میرابراهیمی در رو قفل کرد!منصور گفت:چرا درو قفل میکنی؟حد اقل شیشه رو بده پایین!میرابراهیمی هم درو باز کرد و گفت:میدونم،میخوای منو بزنی دیگه!
منصور کمی تعجب کرد و گفت:فقط میخواستم بگم که از دستم ناراحت نباشی!اون پست هارو هم زدم که زده باشم!میرابراهیمی همچنان با چشمانی گرد به منصور نگاه میکرد!تا اینکه گفت:پست جدیدی رو که زدم دیدی؟منصور:نه!!!چیه؟اون هم گفت برو ببین!
منصور هم گفت:به سلامت!در ماشین رو بست و رفت!

دیالوگ ها دقیقا همون هایی هستن که به زبون منصور و میرابراهیمی جاری شدن!
اینو هم گفتم که گفته باشم!
آقایون سعی کنیم بزرگ شیم بد نیست!اینو دارم به خودم هم میگم و گر کسی حس کرد که بهش بر خورده بزاره به حساب بچگی من!
Back to top Go down
http://www.redeemer240.persianblog.ir
s.mirebrahimi
كاربر فعال
كاربر فعال
s.mirebrahimi


Posts : 161
تشکر : 12
Join date : 2009-10-15
Location : solar system

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeMon Sep 06, 2010 8:08 am

منصور شوخی سرت نمیشه ؟؟؟؟؟
Back to top Go down
mansoor
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
mansoor


Posts : 138
تشکر : 6
Join date : 2010-03-04
Age : 30
Location : har ja ke to begi!!!!!!!!!!!!!!!

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeMon Sep 06, 2010 5:34 pm

man faghat dastan ro az tarafe digash(revayati digar ke migan hamine)tarif kardam!l
in dafe khoda vakili man dige moshkeli nadaram baghie ro nemidoonam!!!!!l



hich manzure khasi ham az in post nadaram!l
Back to top Go down
http://www.redeemer240.persianblog.ir
Mystery
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
Mystery


Posts : 95
تشکر : 16
Join date : 2010-09-05
Age : 29
Location : #$%#

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeTue Sep 07, 2010 8:09 am

با توجه به پیشینه ی پر رو گری میراب حق با منصور می باشد

و بر اساس ماده 46 مقررات فروم میراب چرت گفته است و قضاوت اشتباهی داشته است
Back to top Go down
s.mirebrahimi
كاربر فعال
كاربر فعال
s.mirebrahimi


Posts : 161
تشکر : 12
Join date : 2009-10-15
Location : solar system

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeTue Sep 07, 2010 8:11 am

be eftekhare mansooooor ! cheers
Back to top Go down
Mystery
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
Mystery


Posts : 95
تشکر : 16
Join date : 2010-09-05
Age : 29
Location : #$%#

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeTue Sep 07, 2010 8:12 am

آقای میراب جلو ملّق بازی و قاضی ؟؟؟
Back to top Go down
s.mirebrahimi
كاربر فعال
كاربر فعال
s.mirebrahimi


Posts : 161
تشکر : 12
Join date : 2009-10-15
Location : solar system

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeTue Sep 07, 2010 8:14 am

ha ?
Back to top Go down
Mystery
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
Mystery


Posts : 95
تشکر : 16
Join date : 2010-09-05
Age : 29
Location : #$%#

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeTue Sep 07, 2010 8:16 am

Aha!!!
Back to top Go down
mr.taghavi
كاربر تازه وارد
كاربر تازه وارد
mr.taghavi


Posts : 26
تشکر : 0
Join date : 2009-10-19

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeTue Sep 07, 2010 2:39 pm

بابا این بچه بازیا چیه !

Back to top Go down
mansoor
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
mansoor


Posts : 138
تشکر : 6
Join date : 2010-03-04
Age : 30
Location : har ja ke to begi!!!!!!!!!!!!!!!

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeTue Sep 07, 2010 5:16 pm

khale bazi ta hala nashnidi abbaas?vaghti adam bikar bashe hame kari mikone!!hata KHALE BAZI!!!!!!!!!!!!!l


BAZAM BEGAM MANZURI NADARAM YA DIGE ADAT KARDIN VA MALAKE ZEHNETOON SHODE?????!!!!!l
Back to top Go down
http://www.redeemer240.persianblog.ir
Mystery
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
Mystery


Posts : 95
تشکر : 16
Join date : 2010-09-05
Age : 29
Location : #$%#

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeWed Sep 08, 2010 1:02 pm

بابا حالا گریه نکن منصور من که طرف تو ام

جمع کن این امضای ضایع تو

من هیچ منظوری ندارم واسه کارتوناست



آقای میراب با این وضعت تو که بری سربازی

هر که بهت یه حرفی بزنه و ناراحت بشی و

ننه من غریبم بازی در بیاری ....



دیگه خودتون تا تهش برین


Sad Sad Sad Sad Sad Sad Sad Sad
Back to top Go down
mansoor
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
mansoor


Posts : 138
تشکر : 6
Join date : 2010-03-04
Age : 30
Location : har ja ke to begi!!!!!!!!!!!!!!!

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeWed Sep 08, 2010 2:10 pm

Mystery wrote:
بابا حالا گریه نکن منصور من که طرف تو ام

جمع کن این امضای ضایع تو

من هیچ منظوری ندارم واسه کارتوناست




آقای میراب با این وضعت تو که بری سربازی

هر که بهت یه حرفی بزنه و ناراحت بشی و

ننه من غریبم بازی در بیاری ....



دیگه خودتون تا تهش برین


Sad Sad Sad Sad Sad Sad Sad Sad






من عصاب ندارم با من اینجوری حرف میزانیااااااااااااا!در ضمن من طرفه خاصی نیستم که تو هم طرفه من باشی!از قضا این دفعه من منظور هم دارم!امضام هم همین میمونه!!!!!!!!!!!!!!!!
ببین چجوری دعوا به پا میکنی!!!!!!!!!من اگه اشک بقیه رو در نیارم خودم گریه نمیکنم!
Back to top Go down
http://www.redeemer240.persianblog.ir
قهوه اي
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
قهوه اي


Posts : 85
تشکر : 2
Join date : 2010-06-20
Age : 29
Location : صحبت با مسي

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeWed Sep 08, 2010 3:34 pm

با هم دوست باشيد.به يكديگر مهر بورزيد
Back to top Go down
s.mirebrahimi
كاربر فعال
كاربر فعال
s.mirebrahimi


Posts : 161
تشکر : 12
Join date : 2009-10-15
Location : solar system

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeWed Sep 08, 2010 6:03 pm

mansoor joon ma ba ham doost boodim ina maro ta inja keshundan! mage na! ?
Back to top Go down
mansoor
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
mansoor


Posts : 138
تشکر : 6
Join date : 2010-03-04
Age : 30
Location : har ja ke to begi!!!!!!!!!!!!!!!

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeWed Sep 08, 2010 6:45 pm

Embarassed Embarassed Embarassed چی بگم والا!!! scratch فکر Exclamation


تارا تو نمیخوای کاری بکنی؟اصلا این دور و ورا پیدات میشه؟کجایی شیطون؟؟؟؟با کی؟؟؟؟؟؟ Very Happy Very Happy Very Happy
Back to top Go down
http://www.redeemer240.persianblog.ir
vincent
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
vincent


Posts : 63
تشکر : 0
Join date : 2010-03-05

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeWed Sep 08, 2010 7:42 pm

bache ha ba ham 2st bashid شاهکار بی ادبی (داستان یک) 799423
Back to top Go down
Mystery
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
Mystery


Posts : 95
تشکر : 16
Join date : 2010-09-05
Age : 29
Location : #$%#

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeFri Sep 10, 2010 9:22 pm

ای خدا Mad Explosion





ای فلک Mad Explosion
Back to top Go down
Mystery
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
Mystery


Posts : 95
تشکر : 16
Join date : 2010-09-05
Age : 29
Location : #$%#

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeMon Sep 13, 2010 5:48 am

اوزلریم روا زین فلک Mad Explosion
Back to top Go down
yakh
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال



Posts : 137
تشکر : 0
Join date : 2010-09-12
Location : ظهور

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeMon Sep 13, 2010 10:35 am

بچه این دیگه...
ازکی تا حالا خیارهم جز میوه ها شد؟
؟؟
....
از موقعی که ایرانسل اومده
...
بسه بابا.... baef bazi
Back to top Go down
Mystery
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال
Mystery


Posts : 95
تشکر : 16
Join date : 2010-09-05
Age : 29
Location : #$%#

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeMon Sep 13, 2010 3:38 pm

برو بابا هوا سرده santa
Back to top Go down
yakh
كاربر نيمه فعال
كاربر نيمه فعال



Posts : 137
تشکر : 0
Join date : 2010-09-12
Location : ظهور

شاهکار بی ادبی (داستان یک) Empty
PostSubject: Re: شاهکار بی ادبی (داستان یک)   شاهکار بی ادبی (داستان یک) I_icon_minitimeThu Sep 16, 2010 10:10 am

چی میگی تو؟!!!! Razz
Back to top Go down
 
شاهکار بی ادبی (داستان یک)
Back to top 
Page 1 of 1
 Similar topics
-
» داستان 3
» شاهكار ادبي(داستان يك)

Permissions in this forum:You cannot reply to topics in this forum
دوره 21 دبیرستان امام صادق :: متفرقه :: مطالب جالب و خواندنی و دیدنی-
Jump to: